insine

بسم الله الرحمن الرحیم. نه به خاطر اعتقاد. حس بهتری میده. حس امنیت. حس آرام گرفتن.

میخوام دیگه همین وبلاگ رو داشته باشمو ازین شاخه به اون شاخه نپرم...

میخوام پستی رو پاک نکنم و عادی باشم.

یاعلی...

insine...

راستش رو بخواید نمیدونم چی هارو تو وبلاگم باید بنویسم و چی هارو نباید. وبلاگ نوشتن خیلی کار جالب و مفیدیه. مخصوصا که سعی کنی وبلاگت وبلاگ خوبی از آب دربیاد. بعد از پنج سال نوشتن حس میکنم دیگه وقتش رسیده که دوباره یک جا ثابت بشم.  با خوندن نوشته های گذشته م توی سایت archive.org حس خوبی گرفتم... یاد وب نویسی م توی گذشته افتادم. وب نویسی ای که لذت بخش بود، هیجان انگیز بود.  دلم میخواد مثل گذشته ها از وب نویسی لذت ببرم، برای وبلاگم قانون داشته باشم. یکی از چیزایی که بهش فکر می کنم اینه که فعلا قسمت نظرات وبلاگم بسته باشه. نمیدونم دلیلش چیه... فعلا دلم نمیخواد با کسی ص insine...ادامه مطلب

تو نمیتوانی برده نباشی. همین که زنده ای یعنی برده ای. همین که هستی یعنی برده ای. یعنی بنده ای. برده، بنده، یعنی تحت فرمان، یعنی کسی که به او دستور میدهند. اراده میکنند و سرنوشتش را رقم میزنند. اگر بخواهی دین را بپذیری میشوی برده خدا، بنده دین، اگر بخواهی نپذیری می شوی بنده خود و نیازهای خود یا نیازهای دیگران. تازه همینجوری هم هستی. همینجوری، باید نیازهایت را برطرف کنی... راهی به جز بردگی نیست. اگر به مقابله با خدا بپاخیزی میشوی برده شیطان (از منظر دین)  تو حق نداری مسلمان به دنیا بیایی و ابراز کنی که دیگر مسلمان نیستی. مثلا من. من نمیتوانم بگویم من مسلمان ن insine...ادامه مطلب

دوباره در این نقطه ایستاده ام. نقطه ای به نام شروع مجدد. 21 و 2 و 13 .آنقدرها هم که بزرگش میکنند بزرگ نیست. اما خب چرا... هست. آن روزها برنامه روزانه میریختم. ساعات خوابم را ثبت میکردم و هدفگذاری داشتم. سخنرانی گوش میدادم و تلاش داشتم (همانقدری که بود. چه کم چه زیاد) امروز میخواهم دوباره شروع کنم. ثبت ساعات خواب. ریختن برنامه روزانه. هدفگذاری. انجام کارها... قدم اول. ترسیم مجدد نمودار خواب.  از امروز دوباره ساعات خوابم را ثبت میکنم و سعی میکنم خوابم را به نظم درآورم. باقی کارها هم شروع خواهد شد. شاید اینجا ثبت نشود. insine...ادامه مطلب